کد مطلب:270724 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150

جهان در آستانه ظهور
در جهانی كه انسان ها با هواهای خود نشانه های هدایت را تیره كرده اند و قرآن را اسیر آرای خود نموده اند، طبیعی است با وجود خواسته های متفاوت و اندیشه های متضاد و متناقض و نبود یك معیار صائب برای حل اختلافات، انتظار چیزی جز بحران و جنگ و تفرقه و تشتت نخواهد رفت، مخصوصاً در جامعه ای كه با پیشرفت الكترونیك و بهره مندی از امكانات هزار برابر مخرّب، انسان به تكامل در همه ابعاد مادّی رسیده و جز به بهرهوری بیش تر و لذت زائد الوصف به چیز دیگری نمی اندیشد.

این تكامل و توسعه همه جانبه اگر در دنیا محدود شود، و از مرز دنیا به عوالم دیگر رهنمون نشود، تبدیل به فشاری می شود كه انفجارهای مهیبی را به دنبال خواهد داشت. هر كس در پی اسیر كردن دیگری، و هر حكومتی در صدد چنگ زدن به دارایی های دیگران خواهد بود و عاقبت این می شود كه همه توانایی های انسانِ توسعه یافته، در برابر همدیگر قرار گیرد و نسل آدمی تهدید به نابودی شود. همان چیزی كه قرآن به آن توجه می دهد:

(وَاِذا تَوَلّی سَعی فی الاَْرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَیُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ) [1] .

«و چون ریاستی یابد كوشش می كند كه در زمین فساد نماید و كشت و نسل را نابود سازد».

عاقبتِ سعی و تلاش گسترده انسانی كه بر خود تكیه دارد و تنها به حیات دنیوی می اندیشد، چیزی جز نابودی نسل های بشر نخواهد بود، هرچند تلاش گسترده او با نیّت خیر و خدمت به بشر، همراه باشد. این چیزی است كه انسان در آخر الزمان شاهد آن خواهد بود. و این بن بست و ترافیك خواسته های آدمها در برابر هم، چیزی جز جنگ و درگیری را در پی نخواهد داشت.

این سعی آدمی و تكامل یافتن همه زمینه های حیات او; در این عرصه محدود دنیا تا جایی پیش می رود كه شدت جنگ او را به خود می گیرد و جنگ را در نهایت شدت به پا می دارد. این جنگی است كه خواسته یا ناخواسته همه را وادار به وارد شدن در آن می كند. جنگی كه چون درنده بیایان دهان را تا انتها باز كرده، تا همه را در كام خود فرو برد. جنگی كه چون پستان شتر پر از شیر، سرشار از امكانات و ادوات است و همه طرف ها از مهمات جنگی برخوردارند. این است كه همه شوق جنگ دارند و چون بچه شتری كه پر بودن پستان مادر از شیر، او را سرمست كرده، این جنگِ پر از جنگ افزارها، صاحبان آن را مستانه وارد كارزار می كند، اما از آن جا كه همه طرف های درگیر از امكانات جنگی برخوردار هستند، پیروزی از آن هیچ كس نخواهد بود و همه در هلاكت فرو خواهند رفت.

چنانكه حضرت علی (علیه السلام)در این خطبه توصیف می نماید:

«حتی تقوم الحرب بكم علی ساق، بادیاً نواجذها مملوءً اخلافها حلوا رضاعها، علقماً عاقبتها».

«تا آن گاه كه جنگی سخت در میان شما درگیر شود، جنگی كه چونان درنده ای دندان نماید ـ همانند حیوانی شیر ده كه پستانهایش پر شیر باشد و شیرش به دهانها شیرین آید ولی در پایان به شرنگ بدل شود ـ».

آیا این بحران را پایانی است؟ آیا بابسته شدن راه های زمین، روزنه ای از آسمان گشوده نخواهد شد و ناله های آدمی در میان دود و باروت، به آسمان نخواهد رفت؟ آیا همگان نابود می شوند و زمین از حیات خالی می گردد؟ و آیا این شب دیجور و این ظلمت، صبحی روشن در پی ندارد؟


[1] بقره، 205.